دلبندم محمد حسيندلبندم محمد حسين، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره

نوگل باغ زندگیم

عکس - چهار تا پنج ماهگی

این روزا همه جا نقش گل قالی نفس مامانه از اواخر این ماه تعداد غلت زدن هات کم کم بیشتر شد و الآن دیگه تا جایی که دست کوچولوت زیر تنت گیر نکنه و جیغ نزنی که مامان بیا نجاتم بده تقریبا چها پنج تا غلت قلقل میخوری . هر چیزی که جلو دست شما بگیریم و کلا هر چیزی که ببینی رو میخوای بگیریش. علاقه ی زیاد نی نی ها به کنترل تلویزیون هم که از قدیم الایام تا بوده همین بوده! این ماه یه کشف جدید داشتی پسرم!!!! پا کوچولوهات و انگشتاشون. تازه با پاهات آشنا شدی و بازی با اونا برات سرگرمیه. قدمت همیشه به جاهای خوب و زیارت انشاالله مامانی این گنج از تو دهان شما پیدا نشد؟!!! دستا رو بیار بیرون مادر، دنبال چی میگردی که ...
22 فروردين 1392

خدااااااااااااا

تلخ بود تلخ تلخ تلخ... با صدای لرزان، لا به لای ناله های کودکانه چندین بار گفت مامان دوست دارم... پسر بچه ی ٤ ساله ای که سرطان داشت، پدر، مادر و پرستار دست و پای کوچیکش رو گرفته بودن تا دکتر بهش دارو تزریق کنه... چه گناهی داشت طفل معصوم؟!!! اشک میریخت و پیاپی میگفت مامان دوست دارم... برنامه ی مستند تلویزیون بود در مورد پزشکی هسته ای و درمان سرطان قلبم شکست، برای یک لحظه مردم.. با گریه اومدم بالای سرت مثل فرشته ها آروم و زیبا خواب بودی عزیزدلم دستات رو بوسیدم دلم لرزید... خدا هیچ پدر و مادری  رو اینجوری آزمایش نکنه یه تب بچه غم دنیاس، وای خدااا رحم کن به همه مریضا... نمیخ...
21 فروردين 1392

نوروز 92

تا بوده چنین بوده از قدیم روزگار، ماه دوازدهم که رود میرسد بهار، اما حدیث منتظران حرف دیگریست، ماه دوازدهم"عج" که رسد میرسد بهار   خوش آن زمان که برآید به یک کرشمه دو کار یکی ظهور امام و یکی شروع بهار...    گل پسرم تعطیلات نوروز پارسال رو تو دل مامانی بود و خدای مهربون رو هزار هزار مرتبه شکر که امسال صحیح و سالم بین ما و همه ی دلخوشی ما بود... الحمدلله رب العالمین    محمدحسین جان، اولین سال تحویل رو در جمع خانواده ی بابایی در چمخاله بودی و  چند روزی هم باغ نشتارود و بعد هم ایزدشهر پیش خانواده ی مامانی.    نوروز امسال از اول تا آخر تعطیلات در شمال زیب...
21 فروردين 1392
1